زیورآلات معاصر چیست؟
تاکنون تعاریف بسیاری از آنچه زیورآلاتِ معاصر خوانده میشود، ارائه گردیده است که همیشه با یکدیگر همسو نیستند. کنار آمدن با این ابهام ساده نیست، اما دقیقا همین ماهیت بینابینی و متناقض اشیاء و کردوکار زیورآلات معاصر، محققین را به واکاوی آن و سعی در باز تعریف آن، علاقهمند کرده است. نویسنده در مقاله ((زیورآلات معاصر چیست؟)) سعی دارد شما را با تعدادی از این آرای و نظرات مختلف آشنا کند. همچنین پیشبینی میشود خواننده در انتهای مطالعهی مقالهی مذکور باز هم به راحتی نتواند پاسخ ملموس و بدون ابهامی برای پرسش ((زیورآلات معاصر چیست؟)) تعریف کند، اما تا حد امکان سعی در شفاف سازی مسئله شده است. تاکید میشود که وبسایت زیورآلات پسین به دلیل محوریت فعالیتیاش در حوزه زیورآلات معاصر، سعی دارد مباحث نظری در باب زیورآلات معاصر را دائماً در اختیار همراهان و مخاطبانش قرار دهد.
سفرمان را از کتابی با عنوان ((جواهر معاصر)) به تالیف دیمین اسکینر (Damian Skinner) و ترجمه امیر محمد نصیری و پریناز صادقبیکی که در سال 1402 توسط انتشارات مشکی ارائه گردید، شروع میکنیم.
فکر میکنم شما هم از این که کتابی با این عنوان را برای سرآغاز این مقاله انتخاب کردیم موافق باشید. که فرصت مناسبیست تا از همت مترجمین محترم تشکر کنیم.
در ابتدا بهتر است به تفاوت دو کلیدواژه ((زیورآلات)) و ((جواهرات)) توجه نماییم که در مقالهای با عنوان ((تفاوت معنایی زیورآلات و جواهرات)) خواهیم پرداخت.
اسکینر در این کتاب، زیورآلات معاصر را به عنوان پدیدهای نو در نظر گرفته و از چند منظر سعی در شناسایی این پدیده داشته است. او جواهر معاصر را ((نوعی کاردوکار کِرَفت استودیوییِ خود_انعکاسی میداند که متمایل به تن است.))
نگاه اسکینر در این کتاب در پاسخ به مسئلهی ((جواهر معاصر چیست؟)) از چند منظرِ خود-انعکاسی، کردوکار کِرَفت استودیویی و متمایل به تن، قابل رهیافت است. خود-انعکاسی را معطوف به تامل دربارهی خود و شرایطی میداند که در آن شکل میگیرد. منظر دوم را شکل گرفته توسط ارزشها و پیشینهی جنبش کرفت استودیویی میداند و به نظریهی کِلی هِیس اِلِکوییِرِ کیوریتور در این موضوع اشاره دارد که ((جواهرسازان معاصر استودیویی، هنرمندانی مستقل هستند که مصالح منتخب خود را بدون واسطه برای خلق جواهر تکساز یا تولید محدود به کار میگیرند. جواهر ساز استودیویی هم دیزاینر و هم سازندهی هر اثر است(گرچه ممکن است دستیاران یا کارآموزان در کارهای تکنیکی به او کمک کنند)، و اثر به جای آنکه در کارگاه تولید شود، در استودیویی کوچک و خصوصی خلق میشود.)). و منظر سوم که عنوان تمایل به تن دارد را با اشاره به مباحث مطرح شده توسط لیندا سندینو بر اهمیت تن و پوشیده شدن جواهرات، تاکید میکند.
دیمین اسکینر، جواهر معاصر را به مثابهی یک پدیده شناسایی میکند. او فراتر از محدودهی روشهای تحقیق پیشین، که در چند مِتد محدود میشوند، به طور خلاقانهای روش متفاوتی را برای شناخت جواهرمعاصر پیش برد. او مکانها و فضاهایی که جواهرمعاصر در آنها پدید میآید را مورد معرفی، بررسی و تحلیل قرار داد، که عبارتاند از:
1. صفحه (نشریات جواهر معاصر _ مشروعیت _ عکاسی)
2. میزِکار (مصالح_ تلۀ مهارت _ خود-انعکاسی _ کارگاههای آموزشی و همایشها _ از آنِ کسی، هیچکس)
3. سکّو (کاتالوگ _ صحنهآرایی)
4. کشو (کشوهای مجموعهداران _ جشنواره _ میراث _ بازتعریف استفاده)
5. خیابان (فروشگاه _ استفاده و مقصود _ ناپایداری _ میزکار سیار _ نقد ارزش)
6. تن (لذت _ جنسیت _ تن در جواهرسازی)
7. جهان (دستبندهای آگاهی بخش _ دانش کِرفت _ طبقه)
در ادامه تعاریف مختلفی که اسکینر در کتاب ((جواهرمعاصر))، در سرفصلهای بالا و رویکردهای مختلف ارائه داده است، را مرور میکنیم.
ظاهراً او با تکبه بر نظریه ابزاریِ زبان ویتگنشتاین برای تعریف واژهی «جواهر معاصر» دست به مثالهایی از جنس آثار انتقادی اتوکونزلی میزند. با ارجاع با آثار مفهومی او مانند «طلاکورمیکند» و «کوزتیکتیِکویتلاتل» میآورد: «[جواهرات معاصر مفهومی] گرایشی که در آن مصالح و مهارتها در خدمت ایدهها قرار میگیرند. به جای آنکه به خودیِ خود ستایش شوند.» پس از ذکر چند مثال با تاکید بر نظریهی کِرَفت از گلِن آدامسن، چند شاخص مهم از کرفت به عقیدهی بِروس مِتکَفِ به عنان شاخصههای مهم در جواهر معاصر بیان میکند:
1. اول اینکه آن چیز باید یک شئ باشد. 2. آن چیز عمدتاً با دست ساخته شده باشد. 3. آن چیز عمدتاً از مصالح مرسوم کِرفت و با استفاده از تکنیکهای مرسوم کرفت ساخته شده باشد، اگرچه میتواند اینطور نباشد. 4. آن چیز اغلب به رویکردهای کارکردگرای مرسوم در کرفت اشاره داشته باشد. 5. آن چیز معمولاً به آنچه او «پیش زمینههای گسترده کرفت» مینامد، ارجاع دارد.
اسکینر با ارجاع به توضیحات مِتکَف، تعریفی دیگر از جواهرات معاصر میآورد:
«جواهر معاصر یک شئ است که اصاصاً با دست ساخته شده و همچنین تمایل به ساخته شدن مصالح و تکنیکهای سنتی کِرفت دارد، گرچه همیشه هم اینطور نیست.»
او همچنین اشاره دارد که بسیاری از آثار جواهرمعاصر گرایشی به تاریخ را نشان میدهند. نه تنها پیشینهی بیش از هفتاد سالهی خود بلکه پیشینهی بسیار طولانیتر جواهر و زیورآلات.
او پس از سیری که تا این لحظه در نظریات پیمود، تعریفی جامع از شالودهی آنها ارائه مینماید:
«جواهر معاصر نوعی کردوکار کِرَفت استودیوییِ خود_انعکاسی است که متمایل به تن است.»
دیدگاه خود در تعریف ارائه شده را به چهار کلیدواژه متمرکز میکند و برای اثبات آن در ادامه به شرحشان میپردازد.
پس از بسط نظریهی خودش در باب تعریف مختصر و عمیقش از جواهر معاصر به تعریف مفصلتری از باب اندیشدن و تامل میپردازد:
«جواهر معاصر گونهای از جواهر است، بنابراین ویژگیهای مشترکی با جواهر مرسوم و همچنین با مجموعهی وسیعی از زیورآلات دارد. متمایل به تن است، اغلب پوشیده میشود و به گسترهای از اشیائ تعلق دارد که با شیوههای مختلف پوشیدن سروکار دارند. یکی از انواع کردوکر کرفت است و تحت تاثیر تماس با هنر از یک سو و دیزاین از سوی دیگر است. در گسترهای وسیعتر، به هنرهای تجسمی تعلق دارد.»
دیمین اسکینر نتیجهی شاخت خود از پدیدهی «جواهر معاصر» را در جهانها و فضاهایی به مثابهی جهان یا مکانی که این پدیده ظهور پیدا میکند، که جزئی از پیشگفت مقاله بودند، ارائه میدهد.
اما اگر از این کتاب تازه چاپ گذر کنیم و سراغ پژوهشهای علمی دانشگاهی برویم هم تعاریف مختصری به چشم میخورد که مرورشان خالی از لطف نیست.
این مقاله ادامه دارد ... .
نویسنده: احسان قاسمی
فارغالتحصیل رشتهی صنایعدستی هستم. حدود 7 سال مطالعاتم را در زمینهی صنایعدستی فلزی گذراندهام و حدود 4 سال بر روی مطالعات تخصصی در زمینهی زیورآلات و جواهرات تمرکز دارم.
من به دنبال گوهرهای گمشده در پسِ فرمها، نقشها و نمادها لابهلای متون خلق شده توسط طراحان و محققان پرسه میزنم. زیورآلات را نزدیکترین رسانه به بدن میدانم.